جدول جو
جدول جو

معنی spalić - جستجوی لغت در جدول جو

spalić
سوزاندن جسد، چشمک زدن، سوزاندن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سوزاندن، سوختن، دود کردن، مه آلود
دیکشنری لهستانی به فارسی
سرنگون کردن، سقوط کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
برنزه کردن، برای آفتاب گرفتن
دیکشنری لهستانی به فارسی
سقوط کردن، سکوت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پرداخت کردن، پردازنده
دیکشنری لهستانی به فارسی
لحیم کردن، انعقاد
دیکشنری لهستانی به فارسی
اشتعال کردن، استخدام
دیکشنری لهستانی به فارسی
آلودگی کردن، کثیف، آلوده کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خارج شدن، برو بیرون، عمل کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سقوط کردن، سقوط
دیکشنری لهستانی به فارسی
نمک پاشیدن، نمک زدایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
عرضی، متقاطع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سؤال
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خوابیدن
دیکشنری لهستانی به فارسی