معنی soliter - جستجوی لغت در جدول جو
soliter
تنها، انفرادی
ادامه...
تَنها، اِنفِرادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
militer
سربازانه، نظامی
ادامه...
سَربازانِه، نِظَامی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
someter
تسلیم کردن، ارسال کنید، مجبور کردن
ادامه...
تَسلِیم کَردَن، اِرسال کُنید، مَجبور کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
soltero
عزب، مجرّد
ادامه...
عَزَب، مُجَرّد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
solidez
سلامت، استحکام
ادامه...
سَلامَت، اِستِحکام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
solidez
سلامت، استحکام
ادامه...
سَلامَت، اِستِحکام
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Bolster
تقویت کردن، تقویت کننده
ادامه...
تَقوِیت کَردَن، تَقوِیت کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
solide
محکم، جامد
ادامه...
مُحکَم، جامِد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
boiter
لنگ لنگ حرکت کردن، لنگی، لنگ لنگ زدن، لنگ لنگان
ادامه...
لَنگ لَنگ حَرَکَت کَردَن، لَنگی، لَنگ لَنگ زَدَن، لَنگ لَنگان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
soltar
انداختن، رها کردن، بی اختیار گفتن
ادامه...
اَنداختَن، رَها کَردَن، بی اِختیار گُفتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Polite
محترم، مؤدّب
ادامه...
مُحتَرَم، مُؤَدَّب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
solide
محکم، جامد
ادامه...
مُحکَم، جامِد
دیکشنری آلمانی به فارسی
solide
محکم، جامد
ادامه...
مُحکَم، جامِد
دیکشنری هلندی به فارسی
secara soliter
تنها، انفرادی
ادامه...
تَنها، اِنفِرادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی