جدول جو
جدول جو

معنی sentire - جستجوی لغت در جدول جو

sentire
احساس کردن، احساس، حسّ کردن، شنیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ملایم، مهربان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تلاش کردن، سعی کنید، وسوسه کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بیهوش شدن، غش کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
معاف کردن، معاف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
راهنما، مربّی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بازنشسته شدن، بازنشسته شوید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروغ گفتن، دروغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
صندلی گذاشتن، بنشین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تمام، کل، کامل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
دروغ گفتن، دروغ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
دروغ گفتن، دروغ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
صندلی گذاشتن، برای نشستن، نشستن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
آمدن، بیا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مدیریّت کردن، مدیریّت کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خشمگین شدن، کینه توز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
توافق کردن، موافقت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
دروغ گفتن، دروغ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بو کردن، احساس، بوییدن، حسّ کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
احساس کردن، احساس کنید، حسّ کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
حسّ کردن، احساس کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ماجراجویی کردن، سرمایه گذاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سکوت کردن، ساکت بودن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
دارای دندان، دندانپزشکی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
دروغ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نشستن، احساس کنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
پیگیری کردن، دنبال کنید، دنباله دار بودن، دنبال کردن، نتیجه دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سناتور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور خواب آلود، با افتخار، خوٰاب آلود
دیکشنری لهستانی به فارسی