معنی presiden - جستجوی لغت در جدول جو
presiden
رئیس جمهور
ادامه...
رَئیس جُمهور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
preisen
ستایش کردن، ستایش
ادامه...
سِتایِش کَردَن، سِتایِش
دیکشنری آلمانی به فارسی
kepresidenan
رئیس نشینی، ریاست جمهوری
ادامه...
رَئیس نِشینی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
presidentieel
به طور ریاستی، ریاست جمهوری
ادامه...
بِه طُورِ ریاسَتی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری هلندی به فارسی
presidensial
ریاست جمهوری
ادامه...
ریاسَت جُمهوری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
presidencial
ریاست جمهوری
ادامه...
ریاسَت جُمهوری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
presidencialmente
به طور ریاستی، ریاست جمهوری
ادامه...
بِه طُورِ ریاسَتی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
presidenziale
ریاست جمهوری
ادامه...
ریاسَت جُمهوری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
presidenzialmente
به طور ریاستی، ریاست جمهوری
ادامه...
بِه طُورِ ریاسَتی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
presidencia
رئیس نشینی، ریاست جمهوری
ادامه...
رَئیس نِشینی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presidencial
ریاست جمهوری
ادامه...
ریاسَت جُمهوری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presidencialmente
به طور ریاستی، ریاست جمهوری
ادامه...
بِه طُورِ ریاسَتی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Preside
رئیس بودن، ریاست
ادامه...
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
president
رئیس جمهور
ادامه...
رَئیس جُمهور
دیکشنری هلندی به فارسی
spreiden
سوار شدن دو طرفه، گسترش
ادامه...
سَوار شُدَن دُو طَرَفه، گُستَرِش
دیکشنری هلندی به فارسی
predigen
موعظه کردن
ادامه...
مُوعِظِه کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
presidir
رئیس بودن، ریاست
ادامه...
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
President
رئیس جمهور
ادامه...
رَئیس جُمهور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
président
رئیس جمهور
ادامه...
رَئیس جُمهور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
présider
رئیس بودن، ریاست
ادامه...
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
presidir
رئیس بودن، ریاست
ادامه...
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presidente
رئیس جمهور
ادامه...
رَئیس جُمهور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
presidente
رئیس جمهور
ادامه...
رَئیس جُمهور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
presidenza
رئیس نشینی، ریاست جمهوری
ادامه...
رَئیس نِشینی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
presidente
رئیس جمهور
ادامه...
رَئیس جُمهور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
secara presiden
به طور ریاستی، ریاست جمهوری
ادامه...
بِه طُورِ ریاسَتی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی