معنی presidente
presidente
رئیس جمهور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با presidente
presidente
presidente
رَئیس جُمهور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presidente
presidente
رَئیس جُمهور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
previdente
previdente
دوربین، مَشیَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
previdente
previdente
دوربین، دور اندیش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
residente
residente
مُقیم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
residente
residente
مُقیم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
residente
residente
مُقیم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
president
president
رَئیس جُمهور
دیکشنری هلندی به فارسی
présidence
présidence
رَئیس نِشینی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری فرانسوی به فارسی