معنی presiden
presiden
رئیس جمهور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با presiden
president
president
رَئیس جُمهور
دیکشنری هلندی به فارسی
presidir
presidir
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presidente
presidente
رَئیس جُمهور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
présider
présider
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
président
président
رَئیس جُمهور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
President
President
رَئیس جُمهور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
presidenza
presidenza
رَئیس نِشینی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
presidente
presidente
رَئیس جُمهور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
presidir
presidir
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی