معنی Preside
Preside
رئیس بودن، ریاست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Preside
Precede
Precede
پیشی گِرِفتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Provide
Provide
اِرائِه دادَن، فراهَم کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Presume
Presume
گُمان کَردَن، فَرض کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
President
President
رَئیس جُمهور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Precise
Precise
دَقیق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
presiden
presiden
رَئیس جُمهور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Reside
Reside
سُکونَت داشتَن، اِقامَت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
residu
residu
باقی ماندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Pride
Pride
اِفتِخار کَردَن، غُرور
دیکشنری انگلیسی به فارسی