معنی obat - جستجوی لغت در جدول جو
obat
دارویی، دارو
ادامه...
دارویی، دارو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
penobatan
تاج گذاری
ادامه...
تاج گُذاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
probation
آزمایشی، مشروط
ادامه...
آزمایِشی، مَشروط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Probation
آزمایشی، مشروط
ادامه...
آزمایِشی، مَشروط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
de manera aprobatoria
با تأیید، به صورت تصویبی
ادامه...
با تَأیید، بِه صورَتِ تَصویبی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acrobaticamente
آکروباتیک، به صورت آکروباتیک
ادامه...
آکروباتیک، بِه صورَتِ آکروباتیک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
acrobata aéreo
هنرپیشه آکروبات هوایی، آکروبات هوایی
ادامه...
هُنَرپیشِه آکرُوبات هَوایی، آکرُوبات هَوایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pengobatan
درمان
ادامه...
دَرمان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara tidak bertobat
به طور بی توبه، بدون توبه
ادامه...
بِه طُورِ بی تَوبِه، بِدونِ تَوبِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
akrobat udara
هنرپیشه آکروبات هوایی، هوایی
ادامه...
هُنَرپیشِه آکرُوبات هَوایی، هَوایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
acrobatico
آکروباتیک
ادامه...
آکروباتیک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
acrobaticamente
آکروباتیک، به صورت آکروباتیک
ادامه...
آکروباتیک، بِه صورَتِ آکروباتیک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
acrobata aereo
هنرپیشه آکروبات هوایی، آکروبات هوایی
ادامه...
هُنَرپیشِه آکرُوبات هَوایی، آکرُوبات هَوایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
akrobatyczny
آکروباتیک، به صورت آکروباتیک
ادامه...
آکروباتیک، بِه صورَتِ آکروباتیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
akrobatycznie
آکروباتیک، آگاه است
ادامه...
آکروباتیک، آگاه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی
akrobata powietrzny
هنرپیشه آکروبات هوایی، قهرمانی
ادامه...
هُنَرپیشِه آکرُوبات هَوایی، قَهرِمانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
pelatih akrobat
فن کار، مربّی بدلکاری
ادامه...
فَن کار، مُرَبّی بَدَلکاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
akrobatik
آکروباتیک
ادامه...
آکروباتیک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
akrobatisch
آکروباتیک
ادامه...
آکروباتیک
دیکشنری آلمانی به فارسی
acrobatique
آکروباتیک
ادامه...
آکروباتیک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Akrobat
فن کار، آکروبات
ادامه...
فَن کار، آکرُوبات
دیکشنری آلمانی به فارسی
dapat diobati
قابل درمان، قابل درمان است
ادامه...
قابِلِ دَرمان، قابِلِ دَرمان اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengobati
درمان کردن، درمان
ادامه...
دَرمان کَردَن، دَرمان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
réprobateur
سرزنش آمیز، سرزنش کننده
ادامه...
سَرزَنِش آمیز، سَرزَنِش کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
approbation
تأیید
ادامه...
تَأیید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
acrobatiquement
آکروباتیک، به صورت آکروباتیک
ادامه...
آکروباتیک، بِه صورَتِ آکروباتیک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
acrobate aérien
هنرپیشه آکروبات هوایی، آکروبات هوایی
ادامه...
هُنَرپیشِه آکرُوبات هَوایی، آکرُوبات هَوایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière approbatrice
با تایید
ادامه...
با تَایید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manera reprobatoria
به طور سرزنش آمیز، به شیوه ای ناپسند
ادامه...
بِه طُورِ سَرزَنِش آمیز، بِه شیوِه ای ناپَسَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manière réprobatrice
توبیخ آمیز، به شیوه ای سرزنش آمیز
ادامه...
تُوبیخ آمیز، بِه شیوِه ای سَرزَنِش آمیز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière réprobatoire
به طور سرزنش آمیز، به شیوه ای سرزنش آمیز
ادامه...
بِه طُورِ سَرزَنِش آمیز، بِه شیوِه ای سَرزَنِش آمیز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
aprobatorio
موافق، تأیید کردن
ادامه...
مُوافِق، تَأیید کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
désapprobation
عدم تایید
ادامه...
عَدَمِ تَایید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
désapprobateur
با عدم تایید، عدم تایید، مخالف
ادامه...
با عَدَمِ تَایید، عَدَمِ تَایید، مُخالِف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
akrobata
فن کار، فوران
ادامه...
فَن کار، فَوَران
دیکشنری لهستانی به فارسی