معنی Probation
Probation
آزمایشی، مشروط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Probation
probation
probation
آزمایِشی، مَشروط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Promotion
Promotion
تَبلِیغ، اِرتِقاء
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Privation
Privation
مَحرومِیَت، خُصوصی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Predation
Predation
شِکارگَری، شِکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prädation
Prädation
شِکارگَری، شِکار
دیکشنری آلمانی به فارسی
Promotion
Promotion
تَبلِیغ، اِرتِقاء
دیکشنری آلمانی به فارسی
rotation
rotation
چَرخِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی