معنی mengobati
mengobati
درمان کردن، درمان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mengobati
mengamati
mengamati
مُشاهِدِه کَردَن، مُشاهِدِه کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی