معنی penobatan
penobatan
تاج گذاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با penobatan
pengobatan
pengobatan
دَرمان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penolakan
penolakan
اِنکار، رَد کَردَن، نَفی، رَد، تَنَفُّر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penguatan
penguatan
اِستِحکام، تَقوِیت کَردَن، تَقوِیت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penodaan
penodaan
تَوهِینِ مُقَدَّس، هَتک حُرمَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی