جدول جو
جدول جو

معنی nourrir - جستجوی لغت در جدول جو

nourrir
پرورش دادن، برای تغذیه، تغذیه کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پوشش دادن، پوشش، پوشاندن، دامنه داشتن، کلاه گذاشتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پرورش دادن، تغذیه کند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
باز کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فاسد، پوسیده، گندیده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
دویدن، اجرا کنید، مسابقه دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مردن، بمیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پرورش دادن، تغذیه کند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تحمّل کردن، متحمّل شدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
گندیدن، پوسیدگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سیاه کردن، سیاه شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
کسل کننده بودن، حفّاری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
پر کردن، چیزهای، چپاندن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
رخ دادن، رخ دهد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بازگشایی کردن، بازگشایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ارائه دادن، فراهم کند، تهیّه کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پوشاندن، چیزهای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
لبخند زدن، برای لبخند زدن، لبخندیدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی