معنی noemer - جستجوی لغت در جدول جو
noemer
مقامات تقسیم کننده، مخرج
ادامه...
مَقامات تَقسیم کُنَندِه، مَخرَج
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
semer
کاشتن، بذر، کاشت کردن
ادامه...
کاشتَن، بَذر، کاشت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
temer
ترسیدن، ترس
ادامه...
تَرسیدَن، تَرس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
comer
خوردن
ادامه...
خُوردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gemer
آه کشیدن، ناله، آه و فغان کردن، به آرامی گریه کردن
ادامه...
آه کِشیدَن، نالِه، آه و فَغان کَردَن، بِه آرامی گِریِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
temer
ترسیدن، ترس
ادامه...
تَرسیدَن، تَرس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
comer
خوردن
ادامه...
خُوردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
noter
ارزیابی کردن، توجّه داشته باشید، یادداشت کردن
ادامه...
اَرزیابی کَردَن، تَوَجُّه داشتِه باشید، یادداشت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
noyer
غرق شدن، گردو
ادامه...
غَرق شدن، گِردو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
roemen
شهرت یافتن، لاف زدن
ادامه...
شُهرَت یافتَن، لاف زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
nommer
منصوب کردن، تعیین کنید، نام گذاشتن، نامزد کردن، نامگذاری کردن
ادامه...
مَنصوب کَردَن، تَعیین کُنید، نام گُذاشتَن، نامزَد کَردَن، نامگُذاری کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moeder
مادر
ادامه...
مادَر
دیکشنری هلندی به فارسی
Former
سابق
ادامه...
سابِق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tremer
لرزیدن
ادامه...
لَرزیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nomear
منصوب کردن، نام، نام گذاشتن، نامزد کردن
ادامه...
مَنصوب کَردَن، نام، نام گُذاشتَن، نامزَد کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
zoemen
وزوز کردن، بزرگنمایی، زنبور زدن
ادامه...
وِزوِز کَردَن، بُزُرگنَمایی، زَنبور زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
zoomer
زوم کردن، بزرگنمایی
ادامه...
زوم کَردَن، بُزُرگنَمایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
former
شکل دادن، فرم
ادامه...
شَکل دادَن، فُرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
nemen
دست گرفتن، گرفتن، برداشتن
ادامه...
دَست گِرِفتَن، گِرِفتَن، بَرداشتَن
دیکشنری هلندی به فارسی