معنی comer
comer
خوردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با comer
comer
comer
خُوردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
coder
coder
کُدگُذاری کَردَن، کُد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
coser
coser
سوزَن زَدَن، دوختَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی