جدول جو
جدول جو

معنی nadanie - جستجوی لغت در جدول جو

nadanie
اعطای مقام، اعلام کند
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

وظیفه، وظیفه شناس
دیکشنری لهستانی به فارسی
بازرسی
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور معصومانه، برگشت، به طور ساده دلانه، به صورت سازنده، ساده لوحانه، با سادگی، مطابق
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور ناخوشایند، کثیف
دیکشنری لهستانی به فارسی
رقّت بار، رقابت
دیکشنری لهستانی به فارسی
تردید، بلاتکلیفی، تردّد، ترشّح، تردید کنید، با تردید
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور متظاهرانه یا با ادب افراطی، به صورت گذرا
دیکشنری لهستانی به فارسی
ترشرویی، پوسیده
دیکشنری لهستانی به فارسی
تقدیم، اختصاص دهد، با وفاداری، صادقانه، به طور اختصاصی، ظاهراً، فداکاری، قربانی، وفاداری، با اشتیاق
دیکشنری لهستانی به فارسی
تحقیقات، متواضعانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور زیبا یا دلپذیر، از نظر آرایشی، زیبا
دیکشنری لهستانی به فارسی
خسته کننده، یکنواخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
جمله، قطع کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
درون، داخل، درون گرایانه
دیکشنری سواحیلی به فارسی