معنی muntah - جستجوی لغت در جدول جو
muntah
استفراغ کردن
ادامه...
اِستِفراغ کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
mutar
تغییر یافتن، جهش پیدا کند
ادامه...
تَغییر یافتَن، جَهش پِیدا کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
untar
کره زدن، گسترش، لکّه انداختن، مرغ را چرب کردن
ادامه...
کَرِه زَدَن، گُستَرِش، لَکِّه اَنداختَن، مُرغ را چَرب کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mudah
آسان
ادامه...
آسان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
murah
ارزانی، ارزان
ادامه...
اَرزانی، اَرزان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mutan
جهش یافته
ادامه...
جَهش یافتِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mutar
تغییر یافتن، جهش پیدا کند
ادامه...
تَغییر یافتَن، جَهش پِیدا کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
munter
با شادابی، پر جنب و جوش، شاداب
ادامه...
با شادابی، پُر جُنب و جوش، شاداب
دیکشنری آلمانی به فارسی
muhtaç
نیازمند
ادامه...
نِیَازمَند
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
mentah
نارس، خام
ادامه...
نارَس، خام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
runtuh
فروری کردن، فروپاشی، فروریخته، در حال فروپاشی، افت کردن
ادامه...
فَروَری کَردَن، فُروپاشی، فُروریختِه، دَر حالِ فُروپاشی، اُفت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
montar
صعود کردن، مونتاژ کردن، سوار شدن دو طرفه
ادامه...
صُعود کَردَن، مُونتاژ کَردَن، سَوار شُدَن دُو طَرَفه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
juntar
جمع کردن، کنار هم گذاشتن
ادامه...
جَمع کَردَن، کِنارِ هَم گُذاشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
montar
زین گذاشتن، سوار کردن، سواری کردن، صعود کردن
ادامه...
زین گُذاشتَن، سَوار کَردَن، سَواری کَردَن، صُعود کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
untar
مرغ را چرب کردن، گریس، چرب کردن، روغن زدن
ادامه...
مُرغ را چَرب کَردَن، گریس، چَرب کَردَن، رُوغَن زَدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی