معنی untar
untar
کره زدن، گسترش، لکّه انداختن، مرغ را چرب کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با untar
untar
untar
مُرغ را چَرب کَردَن، گریس، چَرب کَردَن، رُوغَن زَدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
juntar
juntar
جَمع کَردَن، کِنارِ هَم گُذاشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی