جدول جو
جدول جو

معنی mengukir - جستجوی لغت در جدول جو

mengukir
تراشیدن، حک کردن، حکّاکی کردن، خراشیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اخراج کردن، بدرقه کردن، از جابجا کردن، زدودن، بیرون کردن، برکنار کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اندازه گیری کردن، اندازه گیری، اندازه گرفتن، مقیاس کردن، اندازه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اسکرول کردن، پیمایش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دفن کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اصلاح کردن، تراشیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جاری بودن، جریان، فوران، جاری شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فرسایشی، خراش دادن، پوست کندن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آزمایش کردن، تست کنید، آزمون دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مبادله کردن، مبادله، تعویض کردن، جایگزین کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی