معنی mengikut - جستجوی لغت در جدول جو
mengikut
نتیجه دادن، توسط
ادامه...
نَتیجِه دادَن، تَوَسُط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mengikuti
پیرو، دنبال کردن، دنباله دار بودن
ادامه...
پِیرُو، دُنبال کَردَن، دُنبالِه دار بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengikat
باند زدن، کراوات، بستن، الزامی، اتّحاد دادن، بسته شدن، زنجیر کردن، رشته کردن، بستن به
ادامه...
باند زَدَن، کِراوات، بَستَن، اِلزامی، اِتِّحاد دادَن، بَستِه شُدَن، زَنجیر کَردَن، رِشتِه کَردَن، بَستَن بِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengikut
دنبال کنندگی، دنبال کننده
ادامه...
دُنبال کُنَندِگی، دُنبال کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengukur
اندازه گیری کردن، اندازه گیری، اندازه گرفتن، مقیاس کردن، اندازه کردن
ادامه...
اَندازِه گیری کَردَن، اَندازِه گیری، اَندازِه گِرِفتَن، مِقیاس کَردَن، اَندازِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerut
چروک خوردن، کوچک شدن، چین خوردن
ادامه...
چُروک خُوردَن، کوچَک شُدَن، چین خُوردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengakui
تصویب کردن، اعتراف کردن، پذیرفتن
ادامه...
تَصوِیب کَردَن، اِعتِراف کَردَن، پَذیرُفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengikis
فرسایشی، خراش دادن، پوست کندن
ادامه...
فَرسایِشی، خَراش دادَن، پوست کَندَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyikat
برس کشیدن، مسواک زدن
ادامه...
بُرِس کِشیدَن، مِسواک زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengaku
اظهار کردن، اعتراف کردن
ادامه...
اِظهار کَردَن، اِعتِراف کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengikuti audisi
آزمون دادن، استماع
ادامه...
آزمون دادَن، اِستِماع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی