جدول جو
جدول جو

معنی kusikika - جستجوی لغت در جدول جو

kusikika
غرّش کردن، شنیده شود، خش خش کردن، صدای خش خش، پرصدا
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شنیدن، برای شنیدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
فرآیند کردن، برای پردازش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
فشرده، آسیاب کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
غرّش کردن، تکان دادن، تکرار کردن، سوسو زدن، لرزیدن، غرغرکننده، ترساندن، لرزاندن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تعریف کردن، ستایش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
گرفتن، نگه داشتن، محکم گرفتن، چنگ زدن، چسبیدن، قابض، اشغال کردن، تصرّف کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دست یافتن، رسیدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی