معنی kutikisa kutikisa غرّش کردن، تکان دادن، تکرار کردن، سوسو زدن، لرزیدن، غرغرکننده، ترساندن، لرزاندن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kusikika kusikika غُرِّش کَردَن، شَنیده شَوَد، خَش خَش کَردَن، صِدایِ خِش خِش، پُرصِدا دیکشنری سواحیلی به فارسی
kutakasa kutakasa مُقَدَّس کَردَن، تَصفِیَه کُنَندِه، مَحفوظ کَردَن، پاک کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی