kusikika kusikika غُرِّش کَردَن، شَنیده شَوَد، خَش خَش کَردَن، صِدایِ خِش خِش، پُرصِدا دیکشنری سواحیلی به فارسی
kupitia kupitia بازبینی کَردَن، اَز طَریق، بازنِگَری کَردَن، تَحتِ عَمَل قَرار گِرِفتَن دیکشنری سواحیلی به فارسی