kudumisha نگهداری کردن، برای نگهداری، جاودانه کردن، نگه داشتن، حفظ کردن ادامه... نِگَهداری کَردَن، بَرایِ نِگَهداری، جاودانِه کَردَن، نِگَه داشتَن، حِفظ کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی