ترجمه kuyumbisha به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuyumbisha
kujumuisha
- kujumuisha
- شامِل بودَن، شامِل شَوَد، دَر بَر داشتَن، شامِل کَردَن، شامِل شُدَن، دامَنِه داشتَن، دَر بَر گِرِفتَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kudumisha
- kudumisha
- نِگَهداری کَردَن، بَرایِ نِگَهداری، جاودانِه کَردَن، نِگَه داشتَن، حِفظ کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی