kudumisha kudumisha نِگَهداری کَردَن، بَرایِ نِگَهداری، جاودانِه کَردَن، نِگَه داشتَن، حِفظ کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuhamisha kuhamisha واگُذار کَردَن، اِنتِقال، تَخلِیَه کَردَن، اِنتِقال دادَن دیکشنری سواحیلی به فارسی