جدول جو
جدول جو

معنی junior - جستجوی لغت در جدول جو

junior
جوانتر، جوان، جونیور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
junior
جوان تر، جوان، جونیور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
junior
جوانتر، جوان، جونیور
دیکشنری هلندی به فارسی
junior
جوانتر، جوان، جونیور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
junior
جونیور، جوان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
junior
جوانتر، جوانان، جونیور، ذات
دیکشنری لهستانی به فارسی
junior
جوانتر، جوان، جونیور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
junior
جوانتر، جوان
دیکشنری آلمانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع کردن، کنار هم گذاشتن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
متّحد شدن، مقیّد کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
متّحد شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مجازات دادن، مجازات کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
اتّحاد، اتّحادیه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مجازات دادن، مجازات کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ارشد
دیکشنری هلندی به فارسی
ارشد
دیکشنری آلمانی به فارسی
ارشد
دیکشنری آلمانی به فارسی
ارشد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ارشد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ارشد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ارشد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ارشد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارشد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
جوان تر، جوان، جونیور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوان تر، جوان، جونیور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
جونیور، جوان
دیکشنری آلمانی به فارسی
متّحد شدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی