جدول جو
جدول جو

معنی fungsi - جستجوی لغت در جدول جو

fungsi
عملکرد، تابع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خم کردن، آن را باز کن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بستن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
کارگر ساختمانی، تکنسین
دیکشنری سواحیلی به فارسی
کاربردی بودن، عملکرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عملکردی، کاربردی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیرفعّال، ناکارآمد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اختلال، اختلال عملکرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
با عملکرد بالا، عملکرد بالا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عمل کردن، کار می کند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عملی، عملکردی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیر عملی، کار نمی کند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی