معنی funga
funga
بستن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با funga
fungua
fungua
خَم کَردَن، آن را باز کُن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kunga
kunga
دِرَخشِش کَردَن، ذرِّه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
fuga
fuga
فَرّار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fuga
fuga
فَرّار، نَشت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی