معنی fundi
fundi
کارگر ساختمانی، تکنسین
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با fundi
fundo
fundo
پَس زمینِه، پایین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fundir
fundir
اِدغام کَردَن، اِدغام
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ufundi
ufundi
هُنَر، صَنایِع دَستی، فَنّی بودَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kundi
kundi
جِناح، گُروه
دیکشنری سواحیلی به فارسی