معنی fungsi
fungsi
عملکرد، تابع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با fungsi
fungua
fungua
خَم کَردَن، آن را باز کُن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
funga
funga
بَستَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
fundi
fundi
کارگَر ساختِمانی، تِکنِسین
دیکشنری سواحیلی به فارسی