جدول جو
جدول جو

معنی formel - جستجوی لغت در جدول جو

formel
رسمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
formel
به طور فرمولی، فرمول، فرمولی
دیکشنری آلمانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تشکیل دادن، فرم ها، شکل دادن، قالب دادن
دیکشنری هلندی به فارسی
کشنده، فانی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
عادّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بستن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شکل دادن، فرم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
فرمول
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عادّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
شکل دادن، فرم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سابق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عادّی
دیکشنری آلمانی به فارسی
فرمول
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور اخلاقی، اخلاقی، از نظر اخلاقی
دیکشنری هلندی به فارسی
عادّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
عادّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
رسمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
رسمی، به طور رسمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
غیر رسمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شکل دادن، فرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شکل دادن، اشکال، قالب دادن
دیکشنری آلمانی به فارسی
فرمول
دیکشنری آلمانی به فارسی
رسمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
اجبار کردن، زور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
به طور رسمی، رسمی، به طور فرمولی
دیکشنری هلندی به فارسی
تناسب اندام، شکل، فرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فرمولی، فرمول
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فرمول
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آب شدن فلز، جعل کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
عادّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی