معنی Wrinkly - جستجوی لغت در جدول جو
Wrinkly
چروک دار، چروکیده
ادامه...
چُروک دار، چُروکیدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Wrinkle
چین خوردن، چین و چروک
ادامه...
چین خُوردَن، چین و چُروک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Briskly
به طور تند، سریع
ادامه...
بِه طُورِ تُند، سَریع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wrongly
اشتباهانه، به اشتباه
ادامه...
اِشتِباهانِه، بِه اِشتِباه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wrinkled
چروک، چین خورده
ادامه...
چُروک، چین خُوردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prickly
خاردار
ادامه...
خاردار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Twinkly
درخشان، چشمک زدن
ادامه...
دِرَخشان، چِشمَک زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Frankly
صریحاً، صادقانه بگویم
ادامه...
صَریحاً، صادِقانِه بِگویَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی