معنی Prickly
Prickly
خاردار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Prickly
Quickly
Quickly
بِه سُرعَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Briskly
Briskly
بِه طُورِ تُند، سَریع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Slickly
Slickly
بِه طُورِ لَغزَندِه، نَرم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wrinkly
Wrinkly
چُروک دار، چُروکیدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Princely
Princely
شَاهانِه، شاهزادِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Thickly
Thickly
بِه طُورِ ضَخیم، ضَخیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Trickle
Trickle
چِکیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Trickily
Trickily
بِه طُورِ فَریبکارانِه، بِه طَرزِ حَیرَت اَنگیزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crackly
Crackly
تَرَک خُوردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی