معنی Wrinkly
Wrinkly
چروک دار، چروکیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Wrinkly
Wrinkle
Wrinkle
چین خُوردَن، چین و چُروک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Briskly
Briskly
بِه طُورِ تُند، سَریع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wrongly
Wrongly
اِشتِباهانِه، بِه اِشتِباه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wrinkled
Wrinkled
چُروک، چین خُوردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prickly
Prickly
خاردار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Twinkly
Twinkly
دِرَخشان، چِشمَک زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Frankly
Frankly
صَریحاً، صادِقانِه بِگویَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی