معنی Briskly
Briskly
به طور تند، سریع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Briskly
Bristly
Bristly
خَشِن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bristle
Bristle
بَرجَستِه شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Briefly
Briefly
بِه طُورِ خُلاصِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wrinkly
Wrinkly
چُروک دار، چُروکیدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prickly
Prickly
خاردار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crisply
Crisply
خُشک و تیز، واضِح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Friskily
Friskily
شاد و شَنگول، بِه طَرزِ وَحشَتناکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Brashly
Brashly
بی پَروا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
riskli
riskli
پُرخَطَر، مُخاطِرِه آمیز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی