جدول جو
جدول جو

معنی Fairly - جستجوی لغت در جدول جو

Fairly
به طور منصفانه، منصفانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بیهوده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محتاطانه، با احتیاط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور ضعیف، کمرنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور ضعیف، ضعیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با اطمینان، محکم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاپ دار، مهیّج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصولاً، عمدتاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Family
تصویر Family
مقدمه مفهومی درباره واژه
خانواده (Family) در فناوری اطلاعات به مجموعه ای از محصولات، پروتکل ها، استانداردها یا فناوری های مرتبط اطلاق می شود که ویژگی های اساسی مشترکی دارند و معمولاً توسط یک سازمان یا کنسرسیوم توسعه یافته اند. این مفهوم به دسته بندی و درک روابط بین فناوری های مختلف کمک می کند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در دسته بندی پردازنده ها (مانند خانواده x86)، در استانداردهای ارتباطی (مانند خانواده پروتکل های TCP/IP)، در سیستم های عامل (مانند خانواده ویندوز)، در زبان های برنامه نویسی (مانند خانواده زبان های C)، و در پلتفرم های سخت افزاری (مانند خانواده ARM) کاربرد دارد.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
خانواده پردازنده های اینتل Core، خانواده پروتکل های اینترنت (TCP/IP)، خانواده سیستم های عامل یونیکس، خانواده زبان های برنامه نویسی .NET، خانواده استانداردهای وای فای (802.11)، خانواده میکروکنترلرهای AVR.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم ها، درک خانواده فناوری ها به انتخاب مؤثر مؤلفه ها کمک می کند. در توسعه نرم افزار، آگاهی از خانواده زبان ها یا فریمورک ها یادگیری و انتقال بین فناوری ها را تسهیل می کند. در مدیریت فناوری اطلاعات، این مفهوم به برنامه ریزی راهبردی و استانداردسازی کمک می کند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم خانواده فناوری ها به دهه 1960 و ظهور اولین خانواده های کامپیوتری (مانند IBM System/360) بازمی گردد. در دهه 1980 با ظهور خانواده های پردازنده ها (مانند x86) گسترش یافت. امروزه در همه حوزه های فناوری اطلاعات از سخت افزار تا استانداردهای ارتباطی کاربرد دارد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
خانواده با نسخه (Version) که به تکامل خطی یک محصول اشاره می کند متفاوت است. همچنین با پلتفرم (Platform) که محیطی برای اجرای برنامه هاست تفاوت دارد. با معماری (Architecture) که به ساختار اساسی سیستم اشاره می کند نیز متمایز است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
این مفهوم بیشتر توصیفی است و پیاده سازی خاصی ندارد، اما در انتخاب فناوری ها تأثیرگذار است. مثلاً در توسعه چندسکویی ممکن است انتخاب از یک خانواده خاص از فناوری ها (مانند .NET یا JVM) مزایای خاصی داشته باشد.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
1) تصور اینکه همه اعضای یک خانواده کاملاً سازگار هستند 2) عدم توجه به تفاوت های مهم بین اعضای یک خانواده 3) محدود کردن انتخاب ها به یک خانواده خاص بدون بررسی گزینه های دیگر 4) مشکلات مهاجرت بین نسخه های مختلف یک خانواده.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک خانواده های فناوری به انتخاب آگاهانه و استفاده مؤثر از فناوری ها کمک می کند، اما نباید باعث محدودیت در بررسی گزینه های دیگر شود. برای پروژه های بلندمدت، انتخاب از خانواده های پایدار و با پشتیبانی بلندمدت معمولاً تصمیم بهتری است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
روزانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور شادمان، خوشبختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زود، اوایل، زودهنگام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشمالو، مودار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منصفانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکست خوردن، شکست بخورد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Fail
تصویر Fail
مقدمه مفهومی درباره واژه
خراب شدن (Fail) در سیستم های کامپیوتری به وضعیتی اطلاق می شود که یک مؤلفه، سرویس یا کل سیستم نتواند عملکرد مورد انتظار را ارائه دهد. این مفهوم در طراحی سیستم های تحمل پذیر خطا و معماری های resilient اهمیت ویژه ای دارد. خرابی می تواند جزئی (تأثیر محدود) یا کلی (از کار افتادن کامل سیستم) باشد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در طراحی سیستم های تحمل پذیر خطا، در معماری های ابری برای مدیریت خرابی ها، در DevOps برای نظارت بر سلامت سیستم، در تست نرم افزار برای شبیه سازی شرایط خرابی، و در سیستم های توزیع شده برای مدیریت قطع ارتباط کاربرد دارد. همچنین در الگوهای طراحی مانند Circuit Breaker استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
قطع شدن سرور وب به دلیل overload، از کار افتادن یک میکروسرویس در معماری مبتنی بر کانتینر، خرابی دیسک سخت و از دست رفتن داده، قطع ارتباط در سیستم های توزیع شده، timeout شدن درخواست های API، شکست در احراز هویت به دلیل نقص سرویس شناسه.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری های مدرن، مدیریت خرابی یک مؤلفه کلیدی طراحی است. در سیستم های توزیع شده، الگوهایی مانند Retry و Fallback برای مقابله با خرابی ها استفاده می شوند. در میکروسرویس ها، مکانیزم های Health Check برای تشخیص سریع خرابی ها پیاده سازی می شوند. در DevOps، نظارت مستمر بر سیستم ها برای شناسایی خرابی ها ضروری است.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم خرابی سیستم ها از ابتدای پیدایش کامپیوترها وجود داشته است. در دهه 1970 با توسعه سیستم های حیاتی، مدیریت خرابی اهمیت یافت. در دهه 1990 با ظهور سیستم های توزیع شده پیشرفت کرد. امروزه با معماری های ابری و میکروسرویس، استراتژی های پیشرفته تری مانند Chaos Engineering برای مدیریت خرابی توسعه یافته اند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
خراب شدن با خطا (Error) که ممکن است به خرابی منجر نشود متفاوت است. همچنین با شکست (Crash) که نوع خاصی از خرابی است تفاوت دارد. با نقص (Defect) که یک مشکل ذاتی در سیستم است نیز متمایز است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در تست نویسی: Assertions برای بررسی شرایط خرابی. در #C: try-catch برای مدیریت استثناها. در سیستم های توزیع شده: الگوی Circuit Breaker. در نظارت سیستم: Health Check Endpoints. در کوبرنتیز: Liveness و Readiness Probes. در Chaos Engineering: ابزارهایی مانند Chaos Monkey.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
1) تصور اینکه سیستم ها می توانند کاملاً بدون خرابی باشند 2) عدم برنامه ریزی برای خرابی های اجتناب ناپذیر 3) تشخیص دیرهنگام خرابی ها 4) بازیابی ناموفق پس از خرابی 5) عدم مستندسازی الگوهای خرابی 6) تست ناکافی شرایط خرابی.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
خرابی یک واقعیت اجتناب ناپذیر در سیستم های کامپیوتری است. طراحی سیستم های resilient نیازمند درک عمیق از الگوهای خرابی و پیاده سازی مکانیزم های مناسب تشخیص، عکس العمل و بازیابی است. تست شرایط خرابی باید بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند توسعه باشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT