جدول جو
جدول جو

معنی یغلق - جستجوی لغت در جدول جو

یغلق
ترکی تیر پیکان دار تیرپیکان دار
تصویری از یغلق
تصویر یغلق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مغلق
تصویر مغلق
دشوار، مبهم، بسته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یغلا
تصویر یغلا
تابۀ کوچک دسته دار، روغن داغ کن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یغلغ
تصویر یغلغ
تیر پیکان دار، برای مثال پرّ کرکس بین به رنگ خرمگس / یغلغی را کز کمان خواهد گشاد (خاقانی - لغت نامه - یغلغ)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلق
تصویر غلق
قفل یا کلون در، در بزرگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلق
تصویر غلق
کلام مشکل و مبهم، مغلق، شخص بدخو و خشمگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلق
تصویر غلق
بستن در
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تغلق
تصویر تغلق
ترکی سردار، نام یکی از شاهان ترک
فرهنگ لغت هوشیار
پیچیده دشوار، بسته فراز کرده اسکندان بسته شده (در و مانند آن)، دشوار سخت مشکل: (عبارت مغلق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یغلغ
تصویر یغلغ
ترکی تیر پیکان دار
فرهنگ لغت هوشیار
کلانسال مرد، سرخ فام پارسی تازی گشته کلون کلون شده پارسی تازی گشته کلون کلیدان فلج فلجم تاج تاک (تاک طاق تازی گشته) بد خوی پرخاشگر مرد، دشوار پیچیده سر بسته سخن چوبی که بدان در را بندند کلیدان کلون، جمع اغلاق. سخن دشوار و مشکل. بستن در در بستن، بستگی در
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یلق
تصویر یلق
سپید، گاوان سپید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغلق
تصویر مغلق
((مُ لَ))
مشکل، دشوار، غامض
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یغلغ
تصویر یغلغ
((یَ لَ))
تیر پیکان دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غلق
تصویر غلق
((غَ لِ))
سخن دشوار و مشکل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غلق
تصویر غلق
((غَ لَ))
کلون، چوبی که بدان در را بندند
فرهنگ فارسی معین