جدول جو
جدول جو

معنی یعلی - جستجوی لغت در جدول جو

یعلی
(یَ لا)
ابن مره ثقفی، مکنی به ابوالمرازم. صحابی است. (یادداشت مؤلف). و رجوع به تاریخ الخلفا ص 9 و تاریخ گزیده ص 241 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اعلی
تصویر اعلی
برتر، هشتاد و هفتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۹ آیه، بلندتر، بالاتر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جعلی
تصویر جعلی
غیراصلی، دروغین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لعلی
تصویر لعلی
قرمز، لعل فام، قرمز بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معلی
تصویر معلی
معلا، برافراشته، بلند شده، بلندمرتبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فعلی
تصویر فعلی
کنونی، در دستور زبان علوم ادبی دارای فعل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یعنی
تصویر یعنی
چنین معنی می دهد، برای مثال شه از دیدار آن بلّور دلکش / شده خورشید یعنی دل پرآتش (نظامی۲ - ۱۴۹)
آیا، برای مثال شنیدم گشت جانان مهربان، یعنی چنین باشد؟ / چو شمعش دل یکی شد با زبان، یعنی چنین باشد؟ (وحید)
به عبارت دیگر، به اصطلاح مثلاً، برای مثال آن کاو به هندوان شد یعنی که غازی ام / از بهر بردگان نه ز بهر غزا شده ست (ناصرخسرو۱ - ۱۵۱)
فقط مثلاً زن یعنی مادر من
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یللی
تصویر یللی
وقت خود را بیهوده هدر دادن، ولگردی، خوش گذرانی، یللی تللی، بانگ و فریادی که در حالت خوشی و مستی برآورند
یللی زدن: یللی
یللی کردن: یللی
فرهنگ فارسی عمید
نالگر سمگر بجشاک، سنبی در هندسه منسوب به نعل: نعلبند: مرد خفاف نعلی و خراز از مواریث آنک داند راز. (حدیقه. مد. 123)، چون دو قوس از دایره که طولشان از نصف دایره بیشتر باشد و انحداب (کوژی) آنها در یک جانب بود - بر سطحی محیط شوند آن شکل را نعلی نامند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یعلغ
تصویر یعلغ
تیرپیکان دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یعنی
تصویر یعنی
صیغه مفرد مذکر غائب از فعل مضارع بمعنی قصد میکند
فرهنگ لغت هوشیار
این ترکیب در عرف فارسی زبانان در موارد مختلف بکار رود: هنگامیکه دو آشنا بیکدیگر رسند و از دیدار هم خوشحال شوند. یایاعلی گفتن، باب دوستی باکسی گشودن، هنگامیکه دسته جمعی بخواهند چیز سنگینی را از جا حرکت دهند. یا یا علی کردن، نام علی را گفتن و از او مدد خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یللی
تصویر یللی
شخص بی قید و بی بند و بار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معلی
تصویر معلی
بلند، رفیع، برافراشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لعلی
تصویر لعلی
لالی گونه ای انگور، گونه ای رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جعلی
تصویر جعلی
ساختگی ساختگی: شجره نسب جعلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعلی
تصویر اعلی
بلند و بالای هر چیز، بزرگتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فعلی
تصویر فعلی
پویه ای، کنونی منسوب به فعل مربوط به فعل، کنونی: کارهای فعلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعلی
تصویر اعلی
((اَ لا))
برتر، بلندتر، برگزیده از هر چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فعلی
تصویر فعلی
((فِ عْ))
منسوب به فعل، کنونی، مربوط به حال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معلی
تصویر معلی
((مَ))
برافراشته، بلند شده، بلند، رفیع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاعلی
تصویر یاعلی
((عَ))
هنگامی که دو آشنا به یکدیگر رسند و از دیدار هم خوش حال شوند، گفتن باب دوستی با کسی گشودن، هنگامی که دسته جمعی بخواهند چیز سنگینی را از جا حرکت دهند، کردن نام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یعنی
تصویر یعنی
((یَ))
قصد می کند او (مفرد مذکر غایب از فعل مضارع از مصدر عنایت)، در فارسی، بدین معنی، چنین معنی می دهد، کشک کنایه از دانستن جواب سر بالای طرف، یا فهمیدن مقصود باطنی اوست که مخالف میل درک کننده است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یللی
تصویر یللی
((یَ لَ))
وقت تلف کردن، عمر را به بطالت گذراندن، بیکارگی و تنبلی و تن آسانی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فعلی
تصویر فعلی
کنونی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جعلی
تصویر جعلی
ساختگی، برساخته، دروغین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جعلی
تصویر جعلی
Forged
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از یعنی
تصویر یعنی
Namely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از یعنی
تصویر یعنی
nomeadamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جعلی
تصویر جعلی
поддельный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از یعنی
تصویر یعنی
es decir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جعلی
تصویر جعلی
gefälscht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از یعنی
تصویر یعنی
mianowicie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جعلی
تصویر جعلی
підроблений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از یعنی
تصویر یعنی
а именно
دیکشنری فارسی به روسی