جدول جو
جدول جو

معنی اعلی

اعلی((اَ لا))
برتر، بلندتر، برگزیده از هر چیز
تصویری از اعلی
تصویر اعلی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اعلی

اعلی

اعلی
برتر، هشتاد و هفتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۹ آیه، بلندتر، بالاتر
اعلی
فرهنگ فارسی عمید

اعلی

اعلی
بلند و بالای هر چیزی. مؤنث: عُلیا. (منتهی الارب) (آنندراج). بلند و بالای هر چیزی. (ناظم الاطباء). برتر و بلندتر و بزرگتر. (مؤید الفضلاء). نعت تفضیلی، مقابل اسفل. مؤنث: عُلیا. ج، عُلی ̍. (از اقرب الموارد). برتر. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی). زبرین. زبر. برتر. زبرتر. (زمخشری). برین. بالا. بالاتر. بلندتر. ارفع. مقابل ادنی. برترین. عالی تر. فوقانی.
لغت نامه دهخدا

اعلی

اعلی
رودخانه ای است، آب آن شیرین و گوارا است، از آب چشمۀ دشمیرک برخاسته چند فرسخ از کوهستان ناحیۀ بهمئی کوه گیلوئیه گذشته و در قریۀ شاردین رامهرمز برود خانه زرد بختیاری پیوندد
لغت نامه دهخدا

ابلی

ابلی
مخفف (ابوالقاسم) است و بیشتر آنرا در مقام کوچک شمردن و در خطاب به آشنا و خویشاوندی که با او تکلف و رو دربایستی نداشته باشند بکار میبرند و گاه آنرا بهر کس اطلاق کنند و مراد شخصی نیست که نام او ابوالقاسم باشد: یکی نیست از این مرتیکه بپرسد: ابلی خرت بچند است ک (ص. هدایت. زنده بگورص 44)
فرهنگ لغت هوشیار