آب، هوا یا چیز دیگر که درجۀ حرارت آن کم باشد، چیزی که دمایش از حد انتظار کمتر باشد مثلاً چای سرد، بی اعتنا، بی توجه مثلاً نگاه سرد، ناگوار، ناخوش آیند مثلاً حرف سرد، بدون جاذبه و گیرایی، بدون استفاده از اسلحه، در هنر رنگی که احساس سرما را در ذهن تداعی می کند مانند آبی، یکی از مزاج های چهارگانه
آب، هوا یا چیز دیگر که درجۀ حرارت آن کم باشد، چیزی که دمایش از حد انتظار کمتر باشد مثلاً چای سرد، بی اعتنا، بی توجه مثلاً نگاه سرد، ناگوار، ناخوش آیند مثلاً حرف سرد، بدون جاذبه و گیرایی، بدون استفاده از اسلحه، در هنر رنگی که احساس سرما را در ذهن تداعی می کند مانند آبی، یکی از مزاج های چهارگانه
لجن، گل و لای تیره رنگ که ته جوی و حوض آب جمع می شود لش، لوش، لژن، بژن، لجم، لژم، غلیژن، غریژنگ، خرّ، خره، خلیش، کیوغ، برای مثال آن کجا سرت برکشید به چرخ / با ز ناگه فرو بردت به خرد (خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۷۵)
لَجَن، گل و لای تیره رنگ که ته جوی و حوض آب جمع می شود لَش، لوش، لَژَن، بَژَن، لَجَم، لَژَم، غَلیژَن، غَریژَنگ، خَرّ، خَره، خَلیش، کَیوغ، برای مِثال آن کجا سرْت برکشید به چرخ / با ز ناگه فرو بردْت به خَرد (خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۷۵)
روز بیست و پنجم از هر ماه خورشیدی، برای مثال اردروز است فرخ و میمون / با همه لهو و خرمی مقرون (مسعودسعد - ۵۵۰)، سرآمد کنون قصۀ یزدگرد / به ماه سپندارمذ روز ارد (فردوسی - ۸/۴۸۸)
روز بیست و پنجم از هر ماه خورشیدی، برای مِثال اردروز است فرخ و میمون / با همه لهو و خرمی مقرون (مسعودسعد - ۵۵۰)، سرآمد کنون قصۀ یزدگرد / به ماه سپندارمذ روز ارد (فردوسی - ۸/۴۸۸)
تخت پادشاهی، برای مثال ز زرّ پخته یکی جرد ساختند او را / چو کوه آتش و گوهر بر او به جای شرر (فرخی - ۷۰) هوبره، پرنده ای وحشی حلال گوشت و بزرگ تر از مرغ خانگی با گردن دراز و بال های زرد رنگ و خالدار، حباری، چرز، جرز، ابره، تودره، شاست
تخت پادشاهی، برای مِثال ز زرّ پخته یکی جرد ساختند او را / چو کوهِ آتش و گوهر بر او به جای شرر (فرخی - ۷۰) هوبَره، پرنده ای وحشی حلال گوشت و بزرگ تر از مرغ خانگی با گردن دراز و بال های زرد رنگ و خالدار، حُباری، چَرز، جَرز، اُبره، تودَره، شاست