آب، هوا یا چیز دیگر که درجۀ حرارت آن کم باشد، چیزی که دمایش از حد انتظار کمتر باشد مثلاً چای سرد، بی اعتنا، بی توجه مثلاً نگاه سرد، ناگوار، ناخوش آیند مثلاً حرف سرد، بدون جاذبه و گیرایی، بدون استفاده از اسلحه، در هنر رنگی که احساس سرما را در ذهن تداعی می کند مانند آبی، یکی از مزاج های چهارگانهآب، هوا یا چیز دیگر که درجۀ حرارت آن کم باشد، چیزی که دمایش از حد انتظار کمتر باشد مثلاً چای سرد، بی اعتنا، بی توجه مثلاً نگاه سرد، ناگوار، ناخوش آیند مثلاً حرف سرد، بدون جاذبه و گیرایی، بدون استفاده از اسلحه، در هنر رنگی که احساس سرما را در ذهن تداعی می کند مانند آبی، یکی از مزاج های چهارگانه