جدول جو
جدول جو

معنی یازیدگی - جستجوی لغت در جدول جو

یازیدگی
(دَ / دِ)
حالت و چگونگی یازیده (صفت مفعولی از یازیدن). درازشدگی. تمطی. سطواء. مطا. سخواء. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاریدگی
تصویر شاریدگی
حالت و چگونگی شاریده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورزیدگی
تصویر ورزیدگی
ورزیده بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سازندگی
تصویر سازندگی
سازنده بودن، عمل سازنده، در موسیقی ساز زدن، نواختن، نوازندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
پراکندگی، پاشیدگی، پریشانی، تفرقه
فرهنگ فارسی عمید
(دَ/ دِ)
دانش. دانائی. رجوع به هازیدن شود
لغت نامه دهخدا
(زَ دَ / دِ)
حالت و چگونگی یازنده. تمطی. تمدد. کش و قوس: و اما کسلانی و خویشتن کشیدن و یازندگی که آن را التمطی گویند... (ذخیرۀخوارزمشاهی). در تاج المصادر بیهقی تمطی ’خویش یازیدن و خرامیدن’ معنی شده است. رجوع به تمطی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از یابندگی
تصویر یابندگی
عمل و شغل یابنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورزیدگی
تصویر ورزیدگی
ممارست کردن، تجربه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
مفلسی تهی دستی، ندیده بودن نو کیسگی: این گدا چشمی واین نادیدگی از گدایی تست نزبگلربگی. (مثنوی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازیدنی
تصویر نازیدنی
آنکه قابل نازیدن و تفاخراست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هازیدگی
تصویر هازیدگی
دانش، دانائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لغزیدگی
تصویر لغزیدگی
کیفیت لغزیده لغزیده بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالیدگی
تصویر مالیدگی
حالت و کیفیت مالیده مالش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابیدگی
تصویر تابیدگی
حالت تابیده، حاصل عمل تابیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازندگی
تصویر بازندگی
حیله گری، مکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساییدگی
تصویر ساییدگی
حالت و کیفیت ساییده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچیدگی
تصویر پاچیدگی
پراکندگی پاشیگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یازندگی
تصویر یازندگی
تمدد، کش و قوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
پراکندگی تفرق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سازندگی
تصویر سازندگی
عمل سازنده بودن، مطربی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابیدگی
تصویر سابیدگی
ساییدگی عمل سابیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سازندگی
تصویر سازندگی
((زَ دِ))
ساختن، سازنده بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورزیدگی
تصویر ورزیدگی
((وَ دِ یا دَ))
تجربه داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یابندگی
تصویر یابندگی
ادراک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
Collapsibility
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سازندگی
تصویر سازندگی
Constructiveness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
обрушимость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سازندگی
تصویر سازندگی
конструктивность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
Zusammenbruchbarkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سازندگی
تصویر سازندگی
Konstruktivität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
схильність до руйнування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سازندگی
تصویر سازندگی
конструктивність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
podatność na zawalenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سازندگی
تصویر سازندگی
konstruktywność
دیکشنری فارسی به لهستانی