معنی یارستگی - جستجوی لغت در جدول جو

یارستگی

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وارستگی — تصویر وارستگی

تعلقات دنیوی نداشتن، وارسته و آزاده بودن، آزادی، رهایی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از شایستگی — تصویر شایستگی

شایسته بودن، لیاقت

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از وارفتگی — تصویر وارفتگی

شلی، تنبلی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از مانستگی — تصویر مانستگی

مانند بودن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از آراستگی — تصویر آراستگی

آراسته بودن، دارای فضایل و کمالات بودن، نظم و ترتیب، بسامانی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از بایستگی — تصویر بایستگی

ضرورت، ضروری و لازم و مورد حاجت بودن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از پیراستگی — تصویر پیراستگی

پیراستگی

حالت و چگونگی پیراسته، پیراسته بودن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از وابستگی — تصویر وابستگی

علاقه، ارتباط، پیوستگی

فرهنگ فارسی عمید

(رَ تَ / تِ)

حالت و چگونگی وارسته. آزادگی. (غیاث اللغات) (آنندراج). رهایی. آزادی. (ناظم الاطباء). فارغ البالی. (غیاث اللغات) (آنندراج). فراغت بال. (ناظم الاطباء) :
تو خاقنی که بتاراج امتحان رفتی
ز گرد کورۀ وارستگی طلب اکسیر.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی، ص 793).
پس از وارستگیها بیشتر گشتم گرفتارش
چو صیدی جست، صیادش ز اول سخت تر گیرد.
، فروتنی. خضوع. تواضع. (ناظم الاطباء)

حالت و چگونگی وارسته. آزادگی. (غیاث اللغات) (آنندراج). رهایی. آزادی. (ناظم الاطباء). فارغ البالی. (غیاث اللغات) (آنندراج). فراغت بال. (ناظم الاطباء) :
تو خاقنی که بتاراج امتحان رفتی
ز گرد کورۀ وارستگی طلب اکسیر.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی، ص 793).
پس از وارستگیها بیشتر گشتم گرفتارش
چو صیدی جست، صیادش ز اول سخت تر گیرد.
، فروتنی. خضوع. تواضع. (ناظم الاطباء)

لغت نامه دهخدا

تصویری از وارفتگی — تصویر وارفتگی

مضمحل شدن، اضمحلال

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از وابستگی — تصویر وابستگی

علاقه بدان داشتن، مربوط بودن

فرهنگ لغت هوشیار

بسته نبودن، بسته نشدن زخم و مرهم نگذاشتن: تنش رانگه کرد و آن خستگی تبه دید خسته زنابستگی. (شا) مقابل بستگی

فرهنگ لغت هوشیار

آنکه رها نتواند شد نجات نیافتنی مقابل رستنی. آنچه نتواند رویید نروییدنی مقابل رستنی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مانستگی — تصویر مانستگی

مانندی شباهت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از شایستگی — تصویر شایستگی

حالت و کیفیت شایسته، سزاواری

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از پیراستگی — تصویر پیراستگی

پیراستگی

کیفتی و حالت پیراسته

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دانستگی — تصویر دانستگی

دانش و دانائی، خبر، علم و معرفت دانش، کیفیت دانسته

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از آراستگی — تصویر آراستگی

آراسته بودن عمل آراسته

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از وارستگی — تصویر وارستگی

آزادگی، رهایی، آزادی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از وارستگی — تصویر وارستگی

((رَ تِ))

رهایی، آزادگی، فروتنی

فرهنگ فارسی معین

تصویری از وارفتگی — تصویر وارفتگی

از هم پاشیدگی، سستی، بی حالی

فرهنگ فارسی معین

تصویری از وابستگی — تصویر وابستگی

((بَ تِ))

علاقه، پیوستگی

فرهنگ فارسی معین

تصویری از شایستگی — تصویر شایستگی

((یِ تَ یا تِ))

لیاقت

فرهنگ فارسی معین

تصویری از بایستگی — تصویر بایستگی

ضرورت، لزوم، وجوب، اجبار

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از دانستگی — تصویر دانستگی

شعور

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از نارستکی — تصویر نارستکی

غیرقانونی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از وابستگی — تصویر وابستگی

رابطه، تعلق خاطر

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از مانستگی — تصویر مانستگی

شباهت، آنالوژی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از پابستگی — تصویر پابستگی

مقید بودن، تقید

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از پایستگی — تصویر پایستگی

ثبات، بقا، ثبت

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از شایستگی — تصویر شایستگی

با لیاقتی، صلاحیت، لیاقت، عرضه، کمالات، استحقاق

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از کاربستگی — تصویر کاربستگی

کاربستگی

تعطیلات

فرهنگ واژه فارسی سره

آزادی، رهایی، آزادگی، آزادمنشی، اصالت، حریت، رهایی، افتادگی، خشوع، خضوع، فروتنی
متضاد: وابستگی

فرهنگ واژه مترادف متضاد

تصویری از آراستگی — تصویر آراستگی

Rakishness

دیکشنری فارسی به انگلیسی