جدول جو
جدول جو

معنی یاربور - جستجوی لغت در جدول جو

یاربور
اسم ترکی فودنج است، (فهرست مخزن الادویه)، یارپوز، رجوع به فودنج و پونه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یارور
تصویر یارور
(پسرانه)
یاریگر، یاور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یارنوش
تصویر یارنوش
(دخترانه)
یاری که چون عسل شیرین و دلنشین است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از داربوی
تصویر داربوی
چوب یا شاخۀ درخت عود، عود، داروی خوش بو که در آتش بریزند، برای مثال تا صبر را نباشد شیرینی شکر / تا بید را نباشد بویی چو داربوی (رودکی - ۵۱۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاریگر
تصویر یاریگر
مددکار، یاری کننده، برای مثال رو که نصرت تو راست یاریگر / رو که ایزد تو راست راهنمای (مسعودسعد - ۴۱۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارآور
تصویر کارآور
کاردان، کارفرما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاربهر
تصویر کاربهر
بهرۀ کار، عایدی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاربار
تصویر خاربار
تودۀ خاروخس، برای مثال ششم گردد ایمن ز نااستوار / همی پرنیان جوید از خاربار (فردوسی - ۷/۱۹۵)
فرهنگ فارسی عمید
خیاری که آن را در آب نمک نگه می دارند و مانند ترشی با غذا می خورند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بارآور
تصویر بارآور
هر درختی که میوه بدهد، درخت میوه دار، در بانکداری سرمایه ای که سود بدهد، پردوکتیف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یادبود
تصویر یادبود
چیزی که به رسم یادگار به کسی می دهند، یادگار، مراسمی که به یاد کسی برگزار شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یادآور
تصویر یادآور
آنکه کسی یا چیزی را به یاد کسی بیاورد، یادآورنده
فرهنگ فارسی عمید
(یارْ وَ)
مرکب از ’ی’ وصل + ’ان’ جمع، چون کلمه مفردی به ’آ’ ختم شود مثل دانا و شما، غالباً در جمع ’یان’ علامت جمع است: دانایان، شمایان، توانایان، (یادداشت مؤلف)، گاهی چون کلمه ای به های بیان حرکت ختم شود، بهنگام نسبت، ’ان’ در آخر کلمه آرند و ها را بدل به یاء کنند، چون مادیان در نسبت به ماده و کاویان در نسبت به کاوه، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از یادآور
تصویر یادآور
متذکر شونده، بیاد آورنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارآور
تصویر کارآور
کاردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناصبور
تصویر ناصبور
ناشکیبا، ناگزیر ناصابرمقابل صبور، ناگزیر مجبور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داربوی
تصویر داربوی
چوب عود شاخه عود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوربور
تصویر جوربور
تذرو قرقاول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارآور
تصویر بارآور
مثمر، میوه آور، با ثمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باربار
تصویر باربار
متواتر، پی در پی، مکرراً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارخور
تصویر دارخور
درختی که آنرا پیوند نکرده باشند، شاخه نو نشانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوربور
تصویر جوربور
تذرو، قرقاول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داربوی
تصویر داربوی
چوب عود، شاخه عود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یادبود
تصویر یادبود
یادگار، یادگاری، مراسمی که به یاد کسی برگزار شود
مجلس یادبود: مجلسی که از برای یادبود و تذکر مرده برپا دارند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یادآور
تصویر یادآور
((وَ))
آن که به یاد آورد، آن چه به یاد آورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بارآور
تصویر بارآور
حامل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یادآور
تصویر یادآور
متذکر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یادبود
تصویر یادبود
خاطره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یادبود
تصویر یادبود
Commemoration, Commemorative
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از یادآور
تصویر یادآور
Evocative, Mnemonic, Reminiscent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از یادبود
تصویر یادبود
comemoração, comemorativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از یادآور
تصویر یادآور
evocativo, mnemotécnico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از یادبود
تصویر یادبود
conmemoración, conmemorativo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از یادآور
تصویر یادآور
evocador, mnemotécnico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از یادبود
تصویر یادبود
upamiętnienie, pamiątkowy
دیکشنری فارسی به لهستانی