جدول جو
جدول جو

معنی یادا - جستجوی لغت در جدول جو

یادا
(پسرانه)
نشان
تصویری از یادا
تصویر یادا
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وادا
تصویر وادا
(پسرانه)
مکان مقدس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یافا
تصویر یافا
(دخترانه)
زیبایی، جمال، نام شهری قدیمی در ساحل مدیترانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یاشا
تصویر یاشا
(پسرانه)
زنده باشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یارا
تصویر یارا
(پسرانه)
توانایی، قدرت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یلدا
تصویر یلدا
(دخترانه)
نام بلندترین شب سال، آخرین شب پائیز در نیم کره شمالی و بلندترین شب سال که همزمان با میلاد مسیح (ع) است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یارا
تصویر یارا
با جرات، جرات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یاده
تصویر یاده
ذهن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بادا
تصویر بادا
بشود (دعا) : (نه آرام بادا شما را نه خواب مگر ساختن کین افراسیاب) (فردوسی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دادا
تصویر دادا
کنیز، کنیزکی که فرزندان کسی را خدمت کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاده
تصویر یاده
یاد، قوۀ حافظه، رشوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یارا
تصویر یارا
توان، نیرو، جرئت، زهره، برای مثال می خواست کزآن غم آشکارا / گرید نفسی، نداشت یارا (نظامی۳ - ۵۰۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاسا
تصویر یاسا
رسم و آیین، قاعده و قانون، حکم و امر پادشاه، مجازات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یلدا
تصویر یلدا
شب آخر پاییز و اول زمستان که مقارن است با ولادت حضرت عیسی و اول دی ماه، دراز ترین شب سال شمسی، کنایه از تاریک و طولانی، شب چلّه، شب یلدا برای مثال باد آسایش گیتی نزند بر دل تنگ / صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود (سعدی۲ - ۴۳۶)
فرهنگ فارسی عمید
ترکی: آسا دات (قانون) ظیین، سزا، کیفر دادن قاعده، قانون، سیاست، سزا قصاص. یابه یا سار سانیدن، کیفر دادن مجازات کردن کشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یارا
تصویر یارا
توانایی نیرو، جرات دلیری، مجال فرصت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یالا
تصویر یالا
مخفف یاالله اما معنی یا الله بکار نمی رود
فرهنگ لغت هوشیار
شب آخر پائیز و شب اول زمستان و زمان ولادت حضرت عیسی (ع) هم گفته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دادا
تصویر دادا
خدمتکار، کنیز، کسی که نگهداری از فرزندان را به عهده دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یارا
تصویر یارا
توانایی، نیرو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاده
تصویر یاده
((دَ))
قوه حافظه، رشوه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاسا
تصویر یاسا
فرمان و حکم پادشاهی، قانون و مجازات مغولی، یاسه
فرهنگ فارسی معین
((یَ))
این واژه سریانی و به معنای تولد و زایش است. یعنی تولد مهر (متیرا) در شب اول زمستان که بلندترین شب سال است و ایرانیان به یمن تولد مهر در این شب جشنی برپا می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دادا
تصویر دادا
برادر، داداش، خدمتکاری که وظیفۀ مراقبت از کودکان را بر عهده دارد، دایه، دده، برای مثال بیرون پر ازین طفلی ما را برهان ای جان / از منت هر دادو وز محنت هر دادا (مولوی۲ - ۱۴۶۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ادا
تصویر ادا
عشوه، غمزه، ناز، اشاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاد
تصویر یاد
ذکر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ادا
تصویر ادا
به جا آوردن، گزاردن، انجام دادن، ادای فریضه، پرداختن مثلاً ادای دین، بیان کردن مثلاً ادای تلفظ صحیح،
ناز، کرشمه، غمزه، عشوه، تقلید و حالتی ساختگی برای جلب توجه، مقابل قضا، در فقه ویژگی عبادتی که در وقت مناسب خود انجام شود
ادا درآوردن: کنایه از تقلید کردن حرکات کسی از روی مسخرگی و استهزا
ادای دین: پس دادن دینی که بر عهدۀ شخص است
ادای شهادت: گواهی دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاد
تصویر یاد
ذکر، اندیشه، تذکر نام و نشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادا
تصویر ادا
((اَ))
اصول ناز و کرشمه، نمودن کراهت و جز آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ادا
تصویر ادا
((اَ))
به جا آوردن، پرداختن دینی که بر شخص فرض و لازم است، ناز، کرشمه، رمز، اشاره، حرکات مسخره و بیهوده، تقلید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاد
تصویر یاد
((پس.))
دارای معنی قبول فعل، بنیاد، فریاد، زامیاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاد
تصویر یاد
حافظه، ذهن، آموزش، تعلیم، بیداری، اندیشه، فکر، خاطر، کسی دادن کسی را آموزس دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاد
تصویر یاد
حافظه، ذهن، خاطره
یاد آمدن: به خاطر آمدن
یاد آوردن: به خاطر آوردن، به یاد آوردن
یاد دادن: آموختن کاری به کسی، تعلیم دادن، یادآوری کردن
یاد داشتن: به خاطر داشتن، بلد بودن، آگاه بودن، از بر داشتن
یاد رفتن: صحبت کردن دربارۀ کسی
یاد کردن: بیان کردن، به خاطر آوردن، طلب کردن
یاد گرفتن: آموختن، فراگرفتن کاری، از بر کردن
از یاد بردن: فراموش کردن
از یاد رفتن: فراموش شدن
به یاد آوردن: به خاطر آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیادات
تصویر زیادات
جمع زیاده، بسیاران افزون ها جمع زیادت افزونیها بیشیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جغرافیادان
تصویر جغرافیادان
گیتا شناس
فرهنگ لغت هوشیار