جدول جو
جدول جو

معنی گیشی - جستجوی لغت در جدول جو

گیشی
دهی است از دهستان بم پشت بخش مرکزی شهرستان سراوان، واقع در 50هزارگزی جنوب خاوری سراوان و 31هزارگزی جنوب راه فرعی کوهک به سراوان، محلی کوهستانی و هوای آن گرمسیر، و سکنۀ آن 70 تن است، آب آن از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات، خرما و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، ساکنان آن از طایفۀ زند هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان رویدر بخش بستک شهرستان لار، واقع در 130هزارگزی خاور بستک، محلی دامنه و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 90 تن است، آب آن از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات و خرما و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میشی
تصویر میشی
(دخترانه)
منسوب به میش، دارای رنگ قهوه ای مایل به سبز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گیتی
تصویر گیتی
(دخترانه)
دنیا، جهان، عالم، جهان، عالم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گیتی
تصویر گیتی
جهان، دنیا، روزگار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیشه
تصویر گیشه
باجه، گیشه، جایگاه مخصوص فروش بلیت یا گرفتن و دادن پول در سینما، بانک و مانند آن ها، دریچه، روزنه
فرهنگ فارسی عمید
زن ژاپنی که فنون و آداب مخصوص بزم آرایی و سرگرم ساختن مردان را فرا گرفته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیلی
تصویر گیلی
از مردم گیلان، گیلانی
نوعی اسب خوب منسوب به گیلان
تهیه شده از گیل، نمدی، برای مثال چو شب گیل شد در گلیم سیاه / ورا زرد گیلی سپر گشت ماه (اسدی - ۲۰۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میشی
تصویر میشی
ویژگی چشم دارای رنگ قهوه ای مایل به سبز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیشی
تصویر پیشی
سبقت، تقدم، پیش افتادن، پیش بودن
پیشی جستن: تلاش کردن برای پیش افتادن
پیشی دادن: حق تقدم دادن، فرصت دادن به کسی برای پیش رفتن و جلو افتادن
پیشی کردن: پیش افتادن، جلو افتادن، پیشی گرفتن
پیشی جستن: پیش افتادن، جلو افتادن، پیشی گرفتن
پیشی گرفتن: پیش افتادن، جلو افتادن
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان، واقع در 33هزارگزی شمال خاوری کرمان و 8هزارگزی خاور راه مالرو شهدادبه کرمان، محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 300 تن است، آب آن از قنات تأمین میشود، محصول آن غلات و حبوب است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ایشی
تصویر ایشی
ترکی خدیش کد بانو
فرهنگ لغت هوشیار
در ترکیبات بکار رود و حاصل مصدر سازد بمعانی ذیل: الف - گرفتن: آب گیری بهانه گیری خمیر گیری گردگیری. ب - آلت گرفتن و استخراج: آب میوه گیری گلابگیری. توضیح در حقیقت این کلمات بصفات مختوم به گر پیوندد
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به میش، سبز روشن ماشی روشن برنگی بین زاغ و قهوه یی. یاچشم میشی. چشمی که برنگ چشم میش باشد سبز: (با چشمهایی نیشی رک زده و حالت سختی که داشت گردن خود را بانصف تنه اش بدشواری بر میگردانید)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیسی
تصویر گیسی
دمغزه مرغ عسیب زمجی
فرهنگ لغت هوشیار
ژاپنی بزم آور چمانی زنی که تحت تعلیم و تربیت مخصوص آداب معاشرت و مشغول کردن مردان و رقص و فنون دیگر را فرا گیرد و مجالس بزم مردان را گرم کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشی
تصویر پیشی
تبادر، مبادرت، بدری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیجی
تصویر گیجی
پریشانی حواس پراکندگی خاطر، حیرانی سرگشتگی، حماقت ابلهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیدی
تصویر گیدی
بی غیرتی، بی حمیتی، نامردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیشه
تصویر گیشه
فرانسوی باجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیای
تصویر گیای
گیاه: گیایش همه بود تریاک زهر بکه سنگش ار کهربا داشت بهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشی
تصویر گوشی
آلت تلفن که برای شنیدن حرف آنرا به گوش می گذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیشی
تصویر بیشی
افزونی، زیادی، کثرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیتی
تصویر گیتی
جهان، کره زمین، عالم سفلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیشه
تصویر گیشه
((ش))
باجه، دریچه
فرهنگ فارسی معین
((گِ))
هر یک از دختران ژاپنی که برای تأمین عیش و سرگرمی مردان آموزش دیده اند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گیدی
تصویر گیدی
قرمساق، دیوث، بی جرأت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گیتی
تصویر گیتی
دنیا، جهان، کاینات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوشی
تصویر گوشی
گیرنده تلفن که به وسیله آن صدای طرف مکالمه شنیده می شود، وسیله ای برای پوشاندن گوش برای سرما و گرما، اسبابی برای گوش دادن به صداهای درون بدن جاندار مثل قلب و ریه، سمعک، نوعی بیماری در سرانگشتان که باعث عفونت آن می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گیلی
تصویر گیلی
پشته، تل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میشی
تصویر میشی
منسوب به میش، سبز روشن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گیجی
تصویر گیجی
بهت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گیتی
تصویر گیتی
عالم، دنیا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیشی
تصویر پیشی
سبقت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیشی
تصویر بیشی
زیادی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گیشه
تصویر گیشه
باجه
فرهنگ واژه فارسی سره