جدول جو
جدول جو

معنی گیشا

گیشا
زن ژاپنی که فنون و آداب مخصوص بزم آرایی و سرگرم ساختن مردان را فرا گرفته باشد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گیشا

گیشا

گیشا
ژاپنی بزم آور چمانی زنی که تحت تعلیم و تربیت مخصوص آداب معاشرت و مشغول کردن مردان و رقص و فنون دیگر را فرا گیرد و مجالس بزم مردان را گرم کند
فرهنگ لغت هوشیار

گیشا

گیشا
هر یک از دختران ژاپنی که برای تأمین عیش و سرگرمی مردان آموزش دیده اند
فرهنگ فارسی معین

گیشا

گیشا
ده کوچکی است از دهستان سیاهو بخش مرکزی شهرستان بندرعباس، واقع در 105هزارگزی شمال بندرعباس و هزارگزی شمال راه شوسۀ کرمان به بندرعباس، در محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 20 تن است، مزرعۀ نخلستان گچو جزء این ده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا