جدول جو
جدول جو

معنی گوشتاور - جستجوی لغت در جدول جو

گوشتاور
(چَ)
آورندۀ گوشت. حامل اللحم. گراینده به فربهی، پرگوشت. کثیراللحم. فربه. گوشتالو: بزرگ سر، گوشتاور و سپید که به زردی زند. (التفهیم ص 381)
لغت نامه دهخدا
گوشتاور
آنچه که گوشت آورد آنچه بفربهی گراید، پر گوشت فربه: بزرگ سر گوشتاور و سپید که بزردی زند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گوشتالو
تصویر گوشتالو
گوشت آلود، پرگوشت، فربه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوشتاوه
تصویر گوشتاوه
گوشتابه، آبگوشت، خوراک آبدار که با گوشت و نخود و لوبیا تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوشت آور
تصویر گوشت آور
گوشت آورنده، آنچه فربهی بیاورد، پرگوشت، فربه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوشتابه
تصویر گوشتابه
آبگوشت، خوراک آبدار که با گوشت و نخود و لوبیا تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
(تا وَ / وِ)
آبگوشت. گوشتابه. رجوع به گوشتابه شود
لغت نامه دهخدا
(گَ وَ)
عزم در اصطلاح مکانیک. (فرهنگستان ص 72)
لغت نامه دهخدا
آنکه یا آنچه گوش را بشوید و پاک کند، آلتی که پزشکان بتوسط آن گوش را شستشو دهند
فرهنگ لغت هوشیار
گوشت آلود: صورت گرد و آفتاب خورده ای داشت که با چشمهای درشت سالم و پیشانی گره دار و بینی گوشتالو مشخص میشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشتالود
تصویر گوشتالود
گوشتدار، فربه، پرگوشت
فرهنگ لغت هوشیار
آویزنده گوشت، چنگک (دکان قصابی و غیره) قناره، جایی که در آن گوشت فروشند
فرهنگ لغت هوشیار
گوشتاب: و دفع مضرت (شراب ممزوج و مروق) با گوشتابه و قلیه با توابل و افزار بسیار کنند
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه که گوشت آورد آنچه بفربهی گراید، پر گوشت فربه: بزرگ سر گوشتاور و سپید که بزردی زند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشباور
تصویر خوشباور
آنکه زود و بسادگی هر چیز را باور کند زود باوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گشتاور
تصویر گشتاور
عزم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشتاوه
تصویر گوشتاوه
گوشتابه گوشتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشت بر
تصویر گوشت بر
پر گوشت تنومند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
((خا))
دارای عادت یا گرایش به خوردن مواد گوشتی، دارای ویژگی تغذیه از جانوران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوشتالو
تصویر گوشتالو
چاق، فربه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
Carnivorous, Omnivorous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
carnivore, omnivore
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
טורף , אוכל הכל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
육식의 , 잡식성의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
karnivora, pemakan segala
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
मांसाहारी , सर्वभक्षक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
vleesetend, alleseter
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
плотоядный , всеядный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
carnivoro, onnivoro
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
carnívoro, omnívoro
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
м'ясоїдний , всеїдний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
mięsożerny, wszystkożerny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
fleischfressend, Allesfresser
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
carnívoro, onívoro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گوشتخوار
تصویر گوشتخوار
食肉的 , 杂食的
دیکشنری فارسی به چینی