جدول جو
جدول جو

معنی گوشتاوه

گوشتاوه
گوشتابه، آبگوشت، خوراک آبدار که با گوشت و نخود و لوبیا تهیه می شود
تصویری از گوشتاوه
تصویر گوشتاوه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گوشتاوه

گوشتابه

گوشتابه
آبگوشت، خوراک آبدار که با گوشت و نخود و لوبیا تهیه می شود
گوشتابه
فرهنگ فارسی عمید

گوشتاور

گوشتاور
آنچه که گوشت آورد آنچه بفربهی گراید، پر گوشت فربه: بزرگ سر گوشتاور و سپید که بزردی زند
فرهنگ لغت هوشیار

گوشتابه

گوشتابه
گوشتاب: و دفع مضرت (شراب ممزوج و مروق) با گوشتابه و قلیه با توابل و افزار بسیار کنند
فرهنگ لغت هوشیار

گوشتاور

گوشتاور
آورندۀ گوشت. حامل اللحم. گراینده به فربهی، پرگوشت. کثیراللحم. فربه. گوشتالو: بزرگ سر، گوشتاور و سپید که به زردی زند. (التفهیم ص 381)
لغت نامه دهخدا

گوشتابه

گوشتابه
نانخورشی که از گوشت سازند، و آبگوشت و گوشتاب نیز گویند. (ناظم الاطباء). نشیله. (مهذب الاسماء). مدققه. (یادداشت مؤلف). مدقوقه. (یادداشت مؤلف). گوشتاوه: و دفع مضرت (شراب ممزوج و مروق) با گوشتابه و قلیه با توابل و افزار بسیار کنند. (نوروزنامه)
لغت نامه دهخدا