جدول جو
جدول جو

معنی گواهر - جستجوی لغت در جدول جو

گواهر
(بُ)
دهی است از دهستان حومه بخش دهخوارقان شهرستان تبریز که در 8 هزارگزی جنوب خاوری دهخوارقان و 8 هزارگزی شوسۀ تبریزبه دهخوارقان واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 1290 تن است. آب آن از چشمه است. محصول آن غلات و حبوب و کشمش و بادام و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جواهر
تصویر جواهر
(دخترانه)
جمع جوهر، هر یکی از سنگهای گران بها مانند یاقوت یا زمرد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
شهادت، برای مثال دل من همی داد گفتی گوایی / که باشد مرا روزی از تو جدایی (فرخی - ۳۹۴)
گواهی خواستن: از کسی شهادت خواستن، به شهادت طلبیدن
گواهی دادن: شهادت دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گواتر
تصویر گواتر
عارضۀ بزرگ شدن بیش از حد غدۀ تیروئید که به دلیل کمبود ید در غذا، کم کاری یا پرکاری این غده، التهاب و عفونت آن به وجود می آید و نشانۀ آن برجستگی غیرطبیعی در زیر گلوی بیمار است، جخش، چخش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گواره
تصویر گواره
گلۀ گاو، گاواره، گوباره، کوپاره
مخفّف واژۀ گاهواره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خواهر
تصویر خواهر
دختری که با شخص دیگر پدر و مادر مشترک داشته باشد، هم شیره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظواهر
تصویر ظواهر
ظاهرها، پیداها، آشکارها، هویداها، نمایان ها، جمع واژۀ ظاهر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زواهر
تصویر زواهر
جمع زاهره روشنها: (جواهر زواهر الفاظ)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع جوهر، فلزات گرانبها، هر سنگی که از آن منفعتی بر آید همچون الماس و یاقوتو لعل
فرهنگ لغت هوشیار
دختری که از پدر و مادر با شخص دیگری یکی باشد و یا تنها از پدر و یا از مادر با هم یکی باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظواهر
تصویر ظواهر
جمع ظاهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواره
تصویر گواره
مخفف گهواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
شهادت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواتر
تصویر گواتر
((گُ))
بزرگ شدن غده تیروئید در قسمت جلوی گردن، غمباد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گواره
تصویر گواره
((گَ رَ یا رِ))
مخفف گهواره است، گله گاو، خانه زنبور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
شهادت، تأیید و تصدیق درستی یا نادرستی امری
فرهنگ فارسی معین
((قَ هِ))
شیخ اشراق آن چه را که مشائیان عقل گفته اند نور قاهر نامیده است. کلمه قواهر که جمع قاهر است به طور مطلق بر عقول اعم از طولیه مترتبه و عرضیه متکافئه اطلاق شده است و هرگاه با قید سافله ذکر شود مراد عقول متکافئه است و هرگاه با جمله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جواهر
تصویر جواهر
((جَ هِ))
جمع جوهر، گوهران، هر یک از سنگ های گرانبها مانند الماس یاقوت، زمرد و مانند آن که به عنوان زینت و زیور به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خواهر
تصویر خواهر
((خا هَ))
دختری که با شخص از طرف پدر یا مادر یا هر دو مشترک باشد، همشیره، جمع خواهران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
استشهاد، شهادت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جواهر
تصویر جواهر
گوهران، گوهر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
Certification
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
certification
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
인증
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
sertifikasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
प्रमाणपत्र
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
certificering
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
certificazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
сертификация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
certificación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
сертифікація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
certyfikacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
Zertifizierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
certificação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گواهی
تصویر گواهی
הסמכה
دیکشنری فارسی به عبری